اقتصاد امروز جهان به‌شدت از وابستگی به منابع زیرزمینی و صنایع صنعتی فاصله گرفته و اقتصاد دانش‌بنیان و شرکت‌های دانش‌بنیان را به‌عنوان راهبرد اساسی خود برای رشد و توسعه اقتصادی می‌داند و توجه بسیاری از اندیشمندان ، سیاست‌گذاران و برنامه ریزان را به خود منعطف کرده، که در این میان نقش دانشگاه به‌عنوان ایجادکننده دانش، نقش کلیدی در این راستا دارد ، اما روند آموزش و پژوهش در دانشگاه‌های کشور کمک چندانی به اقتصاد دانش‌بنیان و ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان نکرده است و دانشگاه‌ها فقط به روند تولید علم بدون توجه به بازار ادامه می‌دهند . تجربیات کشورهای پیشرفته در این زمینه نشان می‌دهد که از تجاری‌سازی به‌عنوان راهبردی برای تحقق اقتصاد دانش‌بنیان استفاده کرده‌اند . به‌طوری‌که تجاری‌سازی اختراعات و نوآوری دانشگاهی در سراسر دنیا تبدیل به یک مسئله مهم شده است. بسیاری از دانشگاه‌ها در حال حرکت به‌سوی تبدیل‌شدن به دانشگاه‌های مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری فناورانه می‌باشند. اگرچه دانشگاه‌ها تعداد زیادی از اختراعات و نوآوری به وجود آمده را نادیده می‌گیرند، اما بااین‌حال هنوز بخش اعظمی از این نوآوری در انتظار تجاری شدن هستند. همین موضوع به‌خودی‌خود می‌تواند به‌عنوان یک نتیجه از پیچیدگی فرآیند و همچنین تعهد طرف‌های درگیر در فرآیند تصمیم گیری باشد.  از طرفی دیگر تجاری سازی نتایج تحقیق یکی از گامهای مهم نظام نوآوری است که می‌توان آن را به‌صورت یک فرایند و یا حداقل به‌عنوان یک فعالیت در نظر گرفت . آنچه اهمیت دارد آن است که بدون توجه به این عمل یعنی تجاری کردن نتیجه تحقیق ،راه ورود به بازارهای داخلی و خارجی برای محصولات تحقیقاتی مسدود بوده و یا به‌سختی قابل‌دسترسی است و این بدان جهت است که : منابع مربوط محدودند ،گستره ایده وسیع و عمیق است و بالاخره کارآفرینان  شدیداً درگیر محیط رقابتی یا چالشی هستند

 

تجاری‌سازی

 

اهمیت اقتصادی دانش تنها هنگامی آشکار می‌شود که از آن در بهبود بخشیدن به عرصۀ تولید استفاده گردد. در عصر حاضر تولید دانش محض به‌تنهایی راضی‌کننده نیست و نهضت کاربردی کردن و تجاری‌سازی دانش به‌گونه‌ای که جامعه بتواند با سرمایه‌گذاری در تحقیقات از منافع آن بهره‌برداری نماید یکی ازاهدف اصلی تحقیقات دانشگاهی و یکی از عمده عوامل توسعه و پیشرفت علمی و اقتصادی کشورها بشمار می رود. نوآوران نوپا معمولا بدلیل جوانی و کوچکی، در بازارهای مناسب برای نوآوری، کم تجربه هستند. برای این افراد، چالش اصلی مدیریتی این است که چگونه تکنولوژی های نوین را به جریان بازده اقتصادی برای موسسان، سرمایه گذاران و کارکنان خود تبدیل کنند. بعبارت دیگر، مشکل اصلی اختراع نیست بلکه تجاری سازی آن است. انتخاب استراتژی تجاری سازی در قلب فرآیند نوآوری و تجاری سازی است و به انتخاب مسیری که در آن از یک نوآوری و محصولات حاصل از آن درآمد و سود بدست آورد، اشاره دارد. از آنجایی که تکنولوژی بعنوان یک منبع استراتژیک حیاتی دیده می شود و تکنولوژی ها و تحقیقات جدید تا تجاری سازی نشوند ارزشی بهمراه نخواهند داشت، بنابراین انتخاب استراتژی تجاری سازی تکنولوژی و آگاهی ازعوامل تاثیر گذار بر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.


چیسا و پیکالیژ(1998) تجاری سازی را فرآیند انتقال و تبدیل دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی به انواع فعالیت های تجاری تعریف کرده اند. بدین ترتیب در یک تعریف کلی تجاری سازی فرآیندی است که از طرح کردن و پروردن یک ایده آغاز می شود و به توسعه ایده به سمت تولید کالا و محصول و در نهایت عرضه در بازار فروش به مشتری (صنعت یا استفاده کننده نهایی) می انجامد. 

 از مجموعه مزایابی این فرآیند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- از انباشت بدون استفاده فناوری در دانشگاه ها، مؤسسات تحقیقاتی و صنایع  و شرکت هایی که قادر به تولید فناوری هستند، اجتناب شود. مرداب فناوری که در نتیجه انباشت بدون استفاده فناوری ایجاد می شود. کلیدی ترین عامل در کاهش بهره وری دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی است.

2- بنیه فناوری صنایع و شرکت ها و توان رقابت پذیری آنها در بازارهای جهانی افزایش یابد. تزریق فناوری بهتر و تازه تر به شرکت های محلی یکی از کلیدی ترین اهرم ها برای تکان دادن این شرکت های ضعیف و عملکرد پایین به شرکت های کلاس جهانی است. این امر به ویژه برای شرکت های کوچک و متوسطی حائز اهمیت است که قادر به راه اندازی واحدهای تحقیق و توسعه نیستند.

3- از طریق تجاری سازی فناوری ها، هزینه های توسعه آنها جبران شده و امکان سرمایه گذاری در فناوری های بهتر و پیشرفته تر برای مؤسسات عرضه کننده فناوری به وجود می آید.

 انتقال فناوری از مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی به صنعت، بازار و استفاده کنند نهایی کاری بس مهم و دشوار است. در سازمانهای تحقیقاتی بخش های مختلف سازمان در تحقق موفقیت آمیز این هدف نقش های گوناگونی دارند. مراحل فرایند بازاریابی و تجاری سازی خطی نیست و در واقع چندین گروه فعالیت است که هر گروه مجموعه ای از فعالیتهای غیر خطی و نامنظم است.

  پذیرش فناوری جدید نیاز به تخصیص منابع جدید (نیروی انسانی،سرمایه و زمان) آموزش های لازم برای استفاده از فناوری جدید و گاهی ایجاد تغییراتی در روش های کاری صنعت دارد. این بدان معناست که کارکنان و صنعت هر دو فناوری جدید را پذیرفته و بدان پایبند باشند. در هر سازمان ساختار سازمانی و کارکرد معمول سازمان موجب پایداری و تداوم کار آن سازمان است. وقتی فناوری تازه ای پذیرفته می شود به نظر می رسد که این پایداری و تداوم تهدید شده است. بنابرین بروز برخی مقاومت ها در برابر فناوری جدید قابل درک است.

 

عوامل تأثیر گذار بر تجاری سازی

با توجه به این که عوامل تأثیر گذار بر تجاری سازی نتایج تحقیقات متعددند این عوامل را در یک جمع بندی از تحقیقات انجام شده توسط محققان می توان به صورت زیر تقسیم بندی نمود:

 

عوامل فردی: منظور از عوامل فردی عواملی چون: سواد اطلاعاتی در خصوص ماهیت و چیستی تجاری سازی، دانش و مهارت حل مساله و روحیه پژوهشگری، دانش و مهارت کارآفرینی، بازاریابی و کار تجاری، برخورداری از ایده های خلاق و پویا، تفکر تحلیل گری، کنجکاوی و حل مساله، آشنایی با آیین نامه ها، قوانین و مقرات تجاری سازی تحقیقات، آشنایی با نیازها، اولویت ها و مسائل حوزه های مختلف صنعت و بازار، آشنایی با پارکها، مراکز رشد علم و فن آوری و صندوق های سرمایه گذاری، آشنایی با مراحل ثبت اختراعات و تجربه تجاری سازی می باشد.

عوامل سازمانی: منظور از عوامل سازمانی عواملی چون: آشنایی مدیران دانشگاه با فرایندها و روش های تجاری سازی تحقیقات، دسترسی به مشاوران آگاه، علاقه مندی و پیگیری مدیران تحقیقاتی، سواد اطلاعاتی مسئولان پژوهشی، در دسترس بودن  ابزارهای فناورانه می باشد.

عوامل فرهنگی اجتماعی: منظور از عوامل فرهنگی اجتماعی عواملی چون: میزان همکاری و تعامل بین اعضای  هیأت علمی، جایگاه و اهمیت تجاری سازی، وجود حس رقابت، حضور و فعالیت پارک ها و مراکز رشد علم و فن آوری، حضور و فعالیت صندوق های سرمایه گذاری، وجود مشوق ها و انگیزه های کافی برای تجاری سازی تحقیقات، دانش محور بودن اقتصاد کشور، میزان اعتقاد و باور نهادهای دولتی و غیر دولتی به توان تحقیقاتی پژوهشگران، میزان همکاری و مساعات پارک ها و مراکز رشد و فن آوری با پژوهشگران و پایبندی به آموزه های دینی می باشد.

عوامل قانونی: منظور از عوامل قانونی عواملی چون: سیاست گذاری صحیح در زمینه تجاری سازی تحقیقات، وجود ساختارها و فرایندهای تجاری سازی تحقیقات در دانشگاه، وجود آیین نامه ها، دستوالعمل ها و ضوابط دقیق، شرایط ثبت اختراع و حفاظت حقوقی و ساختار اداری می باشد.

عوامل اقتصادی: منظور از عوامل اقتصادی عواملی چون: دستورالعمل و آیین نامه های مالی،  بهر مندی از سود حاصل از موقعیت های تجاری برای تحقیقات، اطمینان محققان از حمایت های مالی، میزان حمایت های مالی، مساعدتها و کمک های مالی نهادهای دولتی مرتبط با پژوهش و فناوری، حمایت مالی صندوق های سرمایه گذاری دولتی و خصوصی از فعایتهای تجاری سازی تحقیقات می باشد.

 

دانشگاههای کشور و تجاری سازی :

در مطالعه موردی از  7 دانشگاه کشور تحت عنوان ”کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی نتایج تحقیقات در دانشگاههای ایران“ به این نتیجه حاصل شد که دانشگاهها در سالهای اخیر به سمت کارآفرینی و تجاری سازی حرکت کرده اند. و دلایل این نتیجه گیری را به این صورت بیان نموده اند: ایجاد نهادهای مختلف ذیربط در دانشگاه( مراکز کار آفرینی و پارک های علمی)، اقدام به پشتیبانی از فعالیتهای ثبت اختراع در دانشگاه، شدت قابل توجه همکاری دانشگاه و صنایع در اجرای طرحها و پروژه ها، اکثر دانشگاهها به سازوکارهای تجاری سازی مانند لیسانس دهی و شرکتهای انشعابی در جلسات ابراز تمایل می نمودند. نتایج دیگر موید این نکته بود که علیرغم این روندهای مثبت هنوز فعالیتهای مهمی چون لیسانس دهی و انتقال حقوق دارایی های  فکری یا شرکت های انشعابی دانشگاهی رایج نیست و فعالیت های مربوط به ثبت و حفاظت حقوقی از دارایی های فکری حاصل از دانشگاه که وظایف وسیع تری را شامل می شود، منحصر به ارائه راهنمای در مورد نحوه ی ثبت اختراع است. حتی در مورد مالکیت حقوق دارایی های فکری حاصل از تحقیقات دانشگاهی یا نحوه ی تسهیم دانشگاهیان در عواید مالی ناشی از این دارایی ها مقررات روشنی ندارد

نتیجه گیری :

اکنون که تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی به گفتمانی حاکم در آموزش عالی کشور تبدیل شده است انتظار می رود در روند این ماموریت، دانشگاهها کارآمدترین شیوه ها را در تقویت و  توانمند سازی نظام ملی نوآوری تحقیقات را از یکسو و کاهش موانع پیش روی دانشگاهها در زمینه تجاری سازی از سوی دیگر  فراهم کنند. تا براساس آن درک منطقی از اهمیت استراتژیک فروش تحقیقات بر پایه پتانسیل های علمی  قابل توجه در دانشگاهها، عملا کشور با شتاب بیشتری در مسیر توسعه علمی و فناوری حرکت کند.  در گام بسوی تجاری سازی تحقیق از ابتدا باید پروژه هایی انتخاب شود که نه تنها از نظر فنی بلکه از منظر تجاری نیز بیشترین پتانسیل را داشته باشد. بنابراین با توجه به هزینه ها و زمان مورد نیاز برای تجاری سازی تحقیق، ارزیابی دقیق پتانسیل تجاری یک پروژه قبل از اختصاص دادن وقت و منابع آن امری ضروری است.

ضرورت دارد که دانشگاهها  در این رابطه گامهای زیر را بردارند: ارتقای دانش علمی مرتبط با تجاری سازی؛ بررسی راه های ارتقای کمی و کیفی تجاری سازی در دانشگاهها؛ کمک به گسترش فرهنگ تجاری سازی در دانشگاهها؛ معرفی انواع روشهای تجاری سازی فناوری؛ ایجاد و تقویت نظام مالکیت فکری در حفاظت از دارایی های فکری و کارکردهای آن؛ آشنایی با انواع روشهای انتقال فناوری از دانشگاه به صنعت؛ اهتمام در انجام تحقیقاتی که جنبه تجاری سازی دارد؛ حمایت مالی کافی از روند تجاری سازی نتایج تحقیقات؛ برداشتن موانع تجاری سازی نتایج تحقیقات.



*** این مقاله در شماره 71 ماهنامه امواج برتر به چاپ رسیده است

فروزانمهر،مجید ،تجاری‌سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی،ماهنامه امواج برتر شماره 71 صفحات 47 و 48