نویسنده: Steve Coomber
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: London Business School
فقط چند صد نفر در دنیا توانستهاند هفت قله از مرتفعترین قلههای هر قاره را فتح کنند. آته میتینن (Atte Miettinen) یکی از این صعودکنندگان است که در ژوئن 2012 اولین نفر از کشور فنلاند بود که توانست این هفت قله را فتح کند.
برای بیشتر ما، سفر به دور زمین اگر غیرممکن نباشد، دستکم چشمانداز نگرانکنندهای خواهد داشت؛ اما میتینن میخواهد مرزها را درنوردد. زمانی که او از قلهها صعود نمیکند، میتوان او را در حال تلاش برای تسریع عملکرد استارتآپها دید. آخرین پروژه او پرایت(Pryte) نام دارد، یک استارتآپ حوزه تکنولوژی که این امکان را به کاربران گوشیهای هوشمند میدهد تا استفاده بهینهتری از اینترنت موبایل یا همان داده موبایل داشته باشند. پرایت اوایل امسال توسط فیسبوک خریداری شد.
دکتر ابراهیم سوزنچی کاشانی
الان تقریبا هر دانشجوی سیاستگذاری فناوری (و بعضا مدیریت فناوری) در درسهای خود با این نکته آشنا می شود که توجیهات دخالت دولت در حوزه فناوری کدامند. در واقع این یکی از مباحث کلاسیکی است که همه در مقام نظر بدان واقفند و از آن دم می زنند.
اولین نکته ای که در این باب مطرح می شود این است که با کدام رویکرد نگاه می کنیم؟ آیا اقتصاد مرسوم یا اقتصاد تکاملی و سپس منطق های دخالت دولت را لیست می کنیم. من هم قصد ندارم این مباحث را در این مختصر باز کنم. اما در اقتصاد مرسوم به صورت خلاصه بحث از شکست بازار است و اینکه بخش خصوصی تمایلی به توسعه فناوری به دلیل شکستهای بازار و ریسک آن ندارد و در اقتصاد تکاملی نکات دیگری نیز مطرح می شود نظیر اهمیت توانمندسازی بنگاهها، توجه به جهت دهی تکنولوژی و دخالت در فرآیند انتخاب (Selection)، جلوگیری از شکستهای سیستمی (شبکه ای)، و … یکی از این منطقها هم کاهش ریسک فعالیتهای بنگاه هاست نظیر ریسک توسعه فناوری، ریسک بازار یا ریسکهای محیط کلان اقتصادی اجتماعی فعالیت بنگاه ها.
هر زمان که سخن از فناوری و تجاریسازی آن به میان میآید، ذهنها ناخودآگاه به سوی صنایع پیشرفتهای همچون فناوری اطلاعات، روباتیک یا هوا-فضا میرود. همه کنجکاوند بدانند که دستاوردهای علمی پیچیده در این صنایع که حاصل سالها پژوهش هستند را چگونه میتوان در قالب محصولات و خدمات جدید و نوآورانه به بازار عرضه کرد. اما آیا فناوری و تجاریسازی آن تنها مختص صنایع پیشرفته است؟
پاسخ به پرسش بالا بیشک منفی است. فناوری در تمامی ابعاد زندگی انسانی نفوذ کرده و به همین دلیل، توسعه و تجاریسازی آن در همه صنایع و در ارتباط با تمامی محصولات و خدمات موضوعیت پیدا میکند. از قضا شاید فرصت تجاریسازی فناوری در صنایعی که طبق تعریف در دسته صنایع پیشرفته قرار نمیگیرند، برای ما در ایران مهیاتر باشد. در این نوشته به اهمیت فناوری و تجاریسازی آن در حوزهای میپردازم که تاکنون کمتر در ایران مورد توجه بوده است: فرهنگ.
دکتر طاهر حبیب زاده
پژوهشکده سیاست گذاری علم، فناوری و صنعت؛ دانشگاه صنعتی شریف
مقدمه
در اهمیت توسعه فناوری محور کشور سخن فراوان گفته شده است و دیگر بر کسی اهمیت موضوع پوشیده نیست. در اینجا فقط به یک نقل قول از مقام معظم رهبری بسنده می کنیم:
«براى یک ملت، علم وسیلهاى است براى رسیدن به اقتدار ملى و ثروت ملى. البته این ها ثروت و پول لازم دارد؛ پول را هم از همین راه باید به دست بیاوریم… آن روزى که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانش مان به دست بیاوریم و درِ چاه هاى نفت را پلمب کنیم، آن روز براى ما روز خوبى است. امروز ما داریم از ذخایرمان میخوریم. بیشتر بودجهى کشور از نفت است. نفت ذخیره ى ماست. گنجینه مان را داریم تخلیه میکنیم؛ از روى ناچارى. باید روزى برسد که این ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند. آن وقت خودِ آن ثروت به پیشرفت دانش کمک خواهد کرد… دائماً هم افزائى بهوجود مىآید. البته جهت گیری ها، باید جهت گیری هاى درست و معنوى و الهى باشد.» (۱۳۸۷/۰۶/۰۵)
چکیده
در این مقاله پس از بیان اهمیت، تاریخچه و خلاصهای از روششناسی، آیندهنگاری چین از ابعاد مختلف بررسی شده است. ابعاد آیندهنگاری چین شامل سابقه، اهداف، افق، روش، کاربردهای مورد انتظار، معیار انتخاب کارشناسان، معیار انتخاب فناوری، سازمان کاری، سؤالات دلفی و برخی نتایج حاصل از مطالعه است. نتیجهگیری و پیشنهادها نیز بخش پایانی مقاله را تشکیل میدهد. به طور کلی بررسی علوم و فناوریها در چین نشان میدهد که فناوری اطلاعات، علوم حیاتی و زندگی، علوم مربوط به انرژی و محیطزیست، نیمهرساناها، مواد جدید، نرمافزار و مواد آهنی و استیلی از اهمیت بیشتری برخوردارند.
در گزارش 2014-2013 رقابتپذیری جهانی که توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر
شده است، جایگاه ایران با 16 پله سقوط نسبت به سال پیش از آن به رتبه 88 در
میان 148 کشور مطالعه شده رسیده است. بیشک این تنزل جایگاه تا اندازهای
ناشی از پیامدهای تحریم اقتصادی و مشکلات صدور نفت بوده است.
اما کمی
دقت در روند کلان تغییر جایگاه کشورها در این گزارش، پرده از یک پدیده
مهمتر برمیدارد: جایگاه کشورهایی که توان خلق و ثروتآفرینی از دانش و
فناوریهای نوین را دارند روز به روز بهبود و جایگاه مابقی کشورها روز به
روز تنزل مییابد.
این پدیده کلان که به شکلی آرام و خزنده در حال وقوع
است باعث میشود که روز به روز از اقتدار کشورهای مصرفکننده دانش و فناوری
دیگران کاسته و بر اقتدار کشورهای صاحب فناوری به شدت و در تمامی ابعاد
افزوده شود. از آنجا که نقش دانش و فناوری در بیشتر صنایع رو به افزایش
است، صنعت کشورهای مصرفکننده دانش و فناوری بهتدریج قدرت رقابت خود را از
دست میدهد و بازار را به شرکتهای رقیب در کشورهای صاحب فناوری میبازد.
این پدیده تنها منحصر به صنایع پیشرفته نیست.
اگر تاریخ را به معنای علم مطالعه گذشته بشناسیم، آینده پژوهی را میتوان نقطه مقابل آن در نظر بگیریم؛ یعنی مطالعه آینده.
«آینده پژوهی و انرژی» عنوان کتابی است به قلم جناب آقای دکتر عباس ملکی دانشیار سیاستگذاری انرژی در دانشگاه صنعتی شریف، که برای دانشجویان کارشناسی ارشد درس آینده پژوهی و انرژی تدوین شده است و مؤسسه انتشارات علمی این دانشگاه آن را منتشر کرده است.
دکتر ملکی در مقدمه کتاب با اشاره به اهمیت آینده و سیر همیشه رو به جلوی زمان خاطرنشان میکند در جهان پر ابهام و پیچیده کنونی، تطبیق دادن خود یا سازمان خود یا جامعه با تحولات در آینده ما را از نابودی یا ضرر می رهاند. وی سپس 15 زمینه از جمله اقتصاد جهانی، امنیت انرژی، جامعه و سیاست، ارتباطات و بهداشت را از جمله حوزه هایی میداند که مطالعات آینده در آن از اهمیت فراوانی برخوردار است.
این کتاب از 6 فصل، پیوست، مراجع و واژه نامه انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی در 237 صفحه تشکیل شده است. فصل اول به بررسی مفهوم آینده پژوهی و اهمیت آن می پردازد. مدیریت تغییر عنوان فصل دوم است که تئوری های تغییر را بر می شمرد. در فصل سوم با عنوان تصمیم گیری به مسائل پیرامون این موضوع پرداخته شده است. در فصل 4 با برنامه ریزی راهبردی آشنا می شویم و در فصل 5، سناریوسازی و زوایای مختلف آن به بحث گذاشته شده است. فصل پایانی نیز کاربرد اصول آینده پژوهی را در انرژی بررسی میکند.