جستاری در مدیریت تکنولوژی و نوآوری،اخبار و علوم وابسته به آن

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

چرایی لزوم ارتباط صنعت و دانشگاه

نوآوری به عنوان منبعی برای مزیت رقابتی یک شرکت و محرکی برای توسعه اقتصادی شناخته می‌شود. نوآوری نتیجه برخی از انواع ورودی است، دانش از مهمترین انواع آن است. در شرکت ها و صنایع ، دانش می تواند به صورت داخلی توسعه یابد. با این حال، این دانش می تواند از منابع خارجی نیز حاصل شود، دانشگاه ها یکی از منابع دانش مورد استفاده صنایع در نوآوری هستند و این امر همکاری دانشگاه وصنعت را به ابزاری مهم تبدیل می کنند. به طور خاص، همکاری دانشگاه وصنعت می تواند از طریق تبادل فناوری، نوآوری را ارتقا دهد و همچنین به اقتصاد منطقه ای یا ملی کمک کند و بر مبنای دانش، تغییرات اقتصادی را ایجاد کند.

از منظر صنعت ، همکاری دانشگاه وصنعت یک استراتژی مهم است، زیرا از طریق این همکاری می توان هزینه ها و ریسک ها را تقسیم کرد . به عنوان مثال، از این طریق می توان تعداد بیشتری از پروژه های تحقیق و توسعه را تسهیل کرد. علاوه بر این، همکاری دانشگاه وصنعت می‌تواند راه حل هایی برای مشکلات خاص ایجاد کند، ظرفیت فناوری و اقتصادی شرکت ها را برای رقابت شرکت ها افزایش دهد و همچنین فناوری دانشگاه را برای سود مالی را تجاری کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجید فروزان مهر

رابطه نوآوری محصول و فرآیند

یک رابطه مهم بین نوآوری فرایند و نوآوری محصول وجود داردشرایط مطلوب نوآوری فرایند با حجم بالا متفاوت از شرایط تحریک نوآوری محصول است. نوآوری فرایند بر کارایی تأکید دارد که صرفه‌جویی در هزینه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. نوآوری محصول بیشتر مربوط به اثربخشی باهدف توسعه پیشنهادهای جدید و نه کارایی است زیرا محصولات جدید اغلب به منابع اضافی نیاز دارند، رویه‌های جدید را ایجاد و باعث ایجاد تغییر در فرآیندهای تولید می‌شوند.

سازمان‌هایی که بیش‌ازحد بر نوآوری فرآیند متمرکزشده‌اند می‌توانند فرصت‌های لازم برای نوآوری محصول را محدود کنند زیرا نوآوری فرایند فقط باعث کاهش هزینه می‌شود. این نشان‌دهنده تنش بین جهت‌گیری کارایی نوآوری فرایند و جهت‌گیری مؤثر از نوآوری محصول است.

این موضوع همچنین یک پارادوکس مدیریتی بالقوه را نشان می‌دهد: هرچه بازار به‌طور فزاینده‌ای نسبت به رقابت در برابر عملکرد آسیب‌پذیر می‌شود، تلاش برای ادامه کاهش هزینه‌ها موجب کاهش توانایی سازمان در پاسخ به این نوع از رقابت می گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجید فروزان مهر

دیدگاه منبع محور و دانش محور

برطبق دیدگاه منبع محور، اختلافات در عملکرد بین شرکتها به دلیل منابع و قابلیت های ویژه آنها می باشد. بنابراین چنین منابع و قابلیت هایی به عنوان منبع مزیت رقابتی تلقی می شوند. دیدگاه منبع محور فرض می کند که منابع و قابلیت ها به صورت ناهمگن در بین شرکتها توزیع می شود و چنین ناهمگن بودنی می تواند با گذشت زمان حفظ شود

دیدگاه دانش محور به عنوان یک گسترشی از دیدگاه منبع محور و  دیدگاه قابلیت های پویا است. دیدگاه دانش محور الزاما" این تلقی را دارد که هدف اصلی شرکت خلق و به کارگیری دانش است. برطبق این دیدگاه، شرکتها انبارهای دانش هستند. از این رو اهمیت دسترسی به این دانش، خلق آن در داخل شرکت و قادر ساختن محیط به دستیابی به دانش و تلقی کردن دانش به عنوان یک دارائی، از ویژگی های این دیدگاه است .

مشکل ذاتی در دیدگاه منبع محور این است که در توضیح  اینکه چگونه و چرا بسیاری از شرکتها در موقعیت های تغییر سریع و غیر قابل پیش بینی به مزایای رقابتی می رسند، ناکام است. در چنین بازارهایی، جایی که چشم انداز رقابتی درحال تغییر است، قابلیت های پویا یک منبع مزیت رقابتی ماندگار می شود.

مدیریت منابع دانش، به صورت ویژه ای در چنین بازارهایی اساسی و بحرانی است . با اینکه دیدگاه منبع محور بر جمع آوری منابع تاکید می کند، دیدگاه قابلیت های پویا روی تجدید این منابع ازطریق آرایش مجدد آنها به صورت مهارتهای کارکردی جدید تمرکز می کند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجید فروزان مهر