نوآوری فرآیندی است که در آن فرصت‌ها به ابزارهای کاربردی تبدیل می‌شوند. اجرای مؤثر نوآوری‌ها مترادف با توسعه مزیت‌های رقابتی پایدار و درنتیجه تقویت عملکرد سازمانی است.

پروژه‌های نوآورانه اغلب به دلیل ویژگی‌های ذاتی، عدم قطعیت و عدم تقارن اطلاعاتی شکست می‌خورند. شرکت‌ها ویژگی‌های متمایزی دارند که آنها را از یکدیگر متمایز می‌کند، بنابراین برخی از شرکت‌ها نسبت به سایر شرکت‌ها نسبت به شکست مقاوم‌تر هستند؛ بااین‌حال، تحقیقات تأکید می‌کنند که شکست می‌تواند نقش مثبتی در فعالیت‌های سازمان ایفا کند. مشکلاتی که شرکت‌ها در مواجهه با فشارهای خارجی تجربه می‌کنند در نهایت توجه این شرکت‌ها را بر ناتوانی آن‌ها در برآوردن نیازهای بازار متمرکز می‌کند و درنتیجه باعث می‌شود که سازمان‌ها فرآیندهای جدید و نوآورانه‌ای را آغاز کنند. پروژه‌های شکست‌خورده در تحریک فعالیت‌های نوآورانه در سازمان نقش دارند. نوآوری‌های ناشی از محیط‌های آشفته یا موقعیت‌های نامطلوب منجر به فرآیندی می‌شوند که در آن شرکت‌ها می‌آموزند که تنها راه پاسخگویی به چالش‌ها و شکست‌های بازار، خلاقیت و نوآوری است. لذا یادگیری از شکست‌ها در ایجاد نوآوری مهم می‌باشد.

یادگیری یک فرآیند پویا است که از تلاش‌های مکرر برای حل مشکلات ناشی می‌شود. از این نظر، شکست باعث ایجاد فرآیندهای یادگیری می‌شود که با روال‌های سازمانی ذخیره شده در شرکت مرتبط است؛ و منجر به استراتژی‌های جدیدی برای کشف فرصت‌های تجاری می‌شود. مشکلات معمولاً توسط شرکت‌های نوآور شناسایی و حل می‌شوند. برای شرکت‌هایی که به دنبال اتخاذ رفتارهای نوآورانه هستند، ایجاد، حفظ و توسعه توانایی خود برای ایجاد و/یا شناخت دانش داخلی ضروری است؛ بنابراین یادگیری ابزار اولیه برای تعریف مجدد فرآیندهای موجود و بازسازی روال‌ها و رویه‌های عملیاتی است.

فرآیند ایجاد یا جمع‌آوری اطلاعات به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد تا از تجربیات کارکنان خود و سایر سازمان‌ها یا حتی شکست‌های مشاهده‌شده، دانش کسب نمایند؛ به همین دلیل، دانش جدید - صرف‌نظر از منشأ آن - برای شرکت‌ها مهم است، زیرا این دانش به آن‌ها اجازه می‌دهد تا از طریق اکتشاف سریع‌تر و مؤثرتر از رقبا پیشرفت نمایند.

گنجاندن و استفاده از اطلاعات در فرآیندهای نوآوری و همچنین تولید دانش و تجربه سازمانی بخصوص تخصص ایجادشده در اثر شکست، پیش‌نیاز نوآوری است. یادگیری و اساساً شکست از طریق تجربیات نقش مهمی در تمام فعالیت‌های مبتنی بر نوآوری ایفا می‌کند و فرآیندهای نوآوری شرکت‌ها را انعطاف‌پذیرتر می‌کند

میتوان بیان نمود یادگیری ابزار اصلی برای بازتعریف فرآیندهای موجود و تجدید ساختار روال‌ها و رویه‌های عملیاتی است. به‌این‌ترتیب، شرکت‌ها می‌توانند با بهبود کارایی خود، احتمال شکست را کاهش دهند که بر انعطاف‌پذیری آن‌ها تأثیر می‌گذارد

در طی شکست‌های شناسایی‌شده، شرکت‌هایی که فعالانه به جذب دانش خارجی متوسل می‌شوند، رفتارهای مؤثر و سازگاری را نشان می‌دهند که بقای آن‌ها را تضمین می‌کند و درعین‌حال قابلیت‌های نوآوری داخلی را برای رشد آینده حفظ می‌کند. فرآیندهای یادگیری و کسب دانش نیز از عناصر حیاتی در نگرش سازمان‌ها نسبت به شکست هستند، زیرا آن‌ها از مخزن دانش خود برای تمرکز بر رویارویی و حل وظایف پیچیده و چالش‌برانگیز استفاده می‌کنند؛ بنابراین، پس از مواجهه با شکست، سازمان‌ها می‌توانند بر پایه دانش گسترده‌ای که از طریق آن ایجادشده است خود را باز تعریف نمایند.

سازمان‌ها از تجربه عملیاتی خود دانش کسب می‌کنند و از شکست‌ها درس می‌گیرند، بنابراین احتمال کمتری دارد که اشتباهات مشابهی انجام دهند.تجربه عملیاتی به شرکت‌ها توانایی یادگیری را می‌دهد. همچنین این تجربه یک ظرفیت جذب ایجاد می‌کند که از طریق آن دانش آسان‌تر قابل‌دسترسی می‌شود؛ بنابراین، یادگیری از تجربیات مربوط به شکست، نقش برجسته‌ای در تمام فعالیت‌های مبتنی بر نوآوری ایفا می‌کند و فرآیندهای نوآوری شرکت را انعطاف‌پذیرتر می‌نماید.

شکست‌ها، دانش را تولید می‌کنند. از طریق شکست‌ها، شرکت‌ها مهارت‌های بقا را به دست می‌آورند، درنتیجه ظرفیت جذب ایجاد می‌کنند که به یادگیری عملیاتی تبدیل می‌شود؛ بنابراین، برخلاف تصور عقل سلیم که شکست‌ها یک تراژدی هستند، لزوماً فقط اثرات منفی ندارند. شکست فرصت‌هایی را برای ایجاد دانش فراهم می‌کند و از طریق این فرآیند، شرکت‌ها می‌توانند از شکست‌های آینده جلوگیری کند

شرکت‌هایی که به شکست انگ می‌زنند ممکن است خود را از فرصت‌های برجسته برای بهبود محروم کنند. بنابراین، رهبران سازمان نباید شکست‌ها را نادیده بگیرند یا کارکنان درگیر در آن‌ها را سرزنش کنند. در عوض، رهبران باید با تشویق به اشتراک‌گذاری آزاد اطلاعات در مورد شکست‌ها، به‌عنوان یک فرصت یادگیری ارزشمند برخورد کنند. شرکت‌ها باید تحمل شکست را در رفتار و فرهنگ شرکت تشویق کنند، به این معنی که در تجزیه‌وتحلیل شکست آن را به مثابه یک انگ ندانند و از فزصت درمان شکست‌ها در جهت یادگیری بهره بجویند.

منبع:

Ferreira, J. J., Fernandes, C. I., & Ferreira, F. A. (2020). Wearing failure as a path to innovation. Journal of business research120, 195-202.